من الذي أيتمني علي صغر سني پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود پا به پايش كارواني هم معطّل مي

من الذي أيتمني علي صغر سني پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود پا به پايش كارواني هم معطّل مي

من الذي أيتمني علي صغر سني پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود پا به پايش كارواني هم معطّل مي

من الذي أيتمني علي صغر سني پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود پا به پايش كارواني هم معطّل مي

من الذي أيتمني علي صغر سني پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود پا به پايش كارواني هم معطّل مي
من الذي أيتمني علي صغر سني پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود پا به پايش كارواني هم معطّل مي
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
من الذي أيتمني علي صغر سني پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود پا به پايش كارواني هم معطّل مي

 

من الذي أيتمني علي صغر سني

پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود

پا به پايش كارواني هم معطّل ميشود




دستْ بسته، خواب هم باشد بيفتد از شتر

پهلوان باشد دچار ِ دردِ مَفصَل ميشود




غير ِ موهايِ سرم در اين سفر از دستِ شمر

خواب هم آشفته و كابوس مقتل ميشود




حق بده با دست اگر دنبالِ لبهايِ توام

بعدِ چندي تار ديدن چشم تنبل ميشود




پاره هايِ چادرم را بسكه بستم رويِ زخم

چادرم دارد به يك معجر مُبَدَل ميشود




استخوان هايم ترك دارند، فكرش را نكن

تو در آغوشم بيايي مشكلم حَل ميشود




زجر من را ميكُشد اينجا، مرا با خود ببر

ماندنم دارد براي شام مُعضَل ميشود

(شاعرش را نميشناسم)



تعداد بازديد : 133
جمعه 01 دی 1391 ساعت: 14:28
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف