محمد عظیمی-شب عاشورا سپهر چشم من خسته حال بارانیست به دور خیمه علمدار در نگهبانیست شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است فضا صمیمی و این شام

محمد عظیمی-شب عاشورا سپهر چشم من خسته حال بارانیست به دور خیمه علمدار در نگهبانیست شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است فضا صمیمی و این شام

محمد عظیمی-شب عاشورا سپهر چشم من خسته حال بارانیست به دور خیمه علمدار در نگهبانیست شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است فضا صمیمی و این شام

محمد عظیمی-شب عاشورا سپهر چشم من خسته حال بارانیست به دور خیمه علمدار در نگهبانیست شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است فضا صمیمی و این شام

محمد عظیمی-شب عاشورا سپهر چشم من خسته حال بارانیست به دور خیمه علمدار در نگهبانیست شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است فضا صمیمی و این شام
محمد عظیمی-شب عاشورا سپهر چشم من خسته حال بارانیست به دور خیمه علمدار در نگهبانیست شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است فضا صمیمی و این شام
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
محمد عظیمی-شب عاشورا سپهر چشم من خسته حال بارانیست به دور خیمه علمدار در نگهبانیست شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است فضا صمیمی و این شام
 

سپهر چشم من خسته حال بارانیست

به دور خیمه علمدار در نگهبانیست


شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است

فضا صمیمی و این شام شام پایانیست


فضای سینه ام آکنده است از غم دوست

ز فرط عشق برادر به دل دگر جا نیست


یکی کفن به تن و دیگری حنا بسته

بساط عشق مهیّا برای مهمانیست


هراس و هول گرفته دل مرا، آری

هوای دیده ی زینب عجیب طوفانیست


برای آنکه نبیند حسین حال مرا

به زیر چادر من گریه نیز پنهانیست

 

پایگاه شعر رضیع الحسین (ع)


تعداد بازديد : 259
جمعه 06 دی 1392 ساعت: 12:00
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف