تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
بردنم زینجا ولی باز آمدم
از میان ساز و آواز آمدم
خیز تا خود تر نمایم آن لبت
ای حسین جان این منم من زینبت
ناگه آمد از دل خاک این جواب
آب را زینب بده طفل رباب
گر چه ای زینب تو دلخون گشته ای
کی خجل سوی حرم بر گشته ای
بس کتک ها خورده ای گر از عدو
کی برون تیری کشیدی از گلو
آمدی خوش آمدی اما بدان
روی نی در بین شهر شامیان
چون زغمهای تو من نالیده ام
رأس طفلم را به نیزه دیده ام
شاعر؟؟؟
تعداد بازديد : 157
پنجشنبه 15 دی 1390 ساعت: 11:42
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب