حضرت عباس ع

حضرت عباس ع

حضرت عباس ع

حضرت عباس ع

حضرت عباس ع
حضرت عباس ع
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت

 

مشک هم اشک به بی دستی من می ریزد

هر دم از سینه ی او ناله ی غم می خیزد

کو دو دستی که دگر مشک به آن آویزد؟

غصه کِی از دل ماتم زده ام بگریزد؟

دست آماج سن و نیزه ی اعدایم بود

مشک خو کرده ی دستان توانایم بود

دست هم سنگر دیرینه ی مشکم افتاد

مشک سر داده از این واقعه آه و فریاد

دست آویزه ی تن، مشک هم آویزه ی دست

در غم ماتم او، بغض دل مشک شکست

دست گردیده جدا، مشک چنان می نالد

دیده و دل به وفاداری او می بالد

دست افتاده ز تن چون گل سرخی به کویر

مشک در چنبره ی غم شده در بند و اسیر

مشک در سوزش آه و غم دل واپسی اَست

اشک برچهره ی او جلوه گه بی کسی است  

درد بی دست شدن سخت گرانست بر او

زین عزا داده گره بر رخ و طاق ابرو

مشک می نالد و می سوزد ازین در به دری

ساقی تشنه ی بی دست ندارد ثمری

دست بر صفحه ی خاکست به خون آلوده

مشک کِی گردد از این ماتم و غم آسوده

مشک را با نوک دندان بگرفتم شاید

اشک از دیده ی غم دیده  به بیرون نآید

دستم افتاد ولی در بدنم تابی بود

چشم امّید به مشک و قدح آبی بود

مشک هم عاقبت افتاد چو دستم بر خاک

ناله ی  آهم از این رو  برسد تا افلاک

آه و افغان من از ماتم بی دستی نیست

اشکم آمد چو بدیدم که دگر مشک تهیست

مشکم افتاد توانم ز وجودم پر زد

قاصد مرگ به غم خانه ی جانم در زد

ساقی و مشک دو دلداده ی هم پیمانند

نقطه ی عشق و امید همه ی یارانند

«سروری» ساقی بی دست دمی غصه نخورد

تیر بر مشک نشست ساقی از آن جان بسپرد


تعداد بازديد : 227
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 15:05
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف