|
الا که راز خدایی خدا کند که بیایی تو نور ز غیب نمایی خدا کند که بیایی
شب فراق تو جانا خدا کند به سر آید سر آید و تو برآیی خدا کند که بیایی
دمی که بی تو برآید خدا کند که نباشد الا که هستی مایی خدا کند که بیایی
تو احترام حریمی تو افتخار حطیمی تو یادگار منائی خدا کند که بیایی
تو مشعری عرفاتی تو زمزمی تو فراتی تو رمز آب بقایی خدا کند که بیایی
دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته تو مروه ای تو صفایی خدا کند که بیایی
قسم به عصمت زهرا بیا ز غیبت کبری دگر بس است جدایی خدا کند که بیایی
تمام گشته قرارم خدا کند که بیایی کسی به جز تو ندارم خدا کند که بیایی
خزان عمر من آمد به سر نیامده هجرت گل همیشه بهارم خدا کند که بیایی
ز بس که جمعه شمردم به انتظار تو ماندم
برون شده ز شمارم خدا کند که بیایی
تعداد بازديد : 1721
دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت: 19:48
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
این نظر توسط مهدی در تاریخ 1394/11/05 و 19:53 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام
من این شعر رو شنیدم با این مصراع اضافه تر نمیدونم تو اصلش باید باشه یا نه بدست فاطمه اصغر به سینه محسن پرپر دعا کند که بیایی خداکند که بیایی |