loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 1285 دوشنبه 01 مرداد 1397 نظرات (0)

ڪلام مختصر بی‌قـــراری‌ام این است 
تو نیستی و جهانم چقدر غمگین است 

سه‌شنبه‌های پر از درد وجمعه‌های غریب 
تمــــام سهم من از دوری شما این ست 

قسم به صبح به آن لحظه ای که می آیی 
که در رکاب تو مردن چقدر شیرین ست 

نه اینکه خسته شدم، نه، ولی دلم تنگ است 
که بی‌تو \"جمعه\" هوایش همیشه سنگین است 

زمین دچارِ به تردید مانده.. طوری که 
بهار هم به زمستان سرد.. بدبین است 

خـدا کند برسی از سفر.. همین فــــردا 
که فکر صبح ظهورت، همیشه تسکین ست 

 

محمد بنواری

خادم الزهرا (س) بازدید : 1079 دوشنبه 10 مهر 1396 نظرات (1)

یا صاحب العصر و الزمان

درمانده ام...چیزی ندارم غیر آهم
این قحطی اشک دو چشمانم گواهم

اصلا حواسم به تو و تنهایی ات نیست
شرمنده آقای غریبم...رو سیاهم

هنگام معصیت به یاد تو نبودم
تو گریه کردی جای من بر اشتباهم

ای آبرودار ! آبرویم را نبردی
طوری که اصلا فکر کردم بی گناهم

می ترسم آخر سر ز چشمانت بیفتم
بر این گدایت رحم کن ای تکیه گاهم

دیگر برایم طاقت و صبری نمانده
می افتد آخر سر به روی تو نگاهم ؟

اصلا مرا چه به وصال و شِکوه از هجر ؟!
وقتی که انقدر از شما دور است راهم

گیرم که بین معصیت بال و پرم سوخت
گیرم حقیری بی نوا در قعر چاهم

با این همه وضع بدم مثل تو آقا
گریان شاه بی کفن هر صبحگاهم

جان ها فدای خواهری که ناله می زد :
ای کشته ی افتاده قعر قتلگاهم ...

آخر تو را با قتل صبر از من گرفتند
حالا ببین بی یار و بی پشت و پناهم

کل حرم غارت شده، چشم تو روشن
همراه دخترهات در بند سپاهم

دور از وطن، ای جان من، تکه حصیری
جای کفن آخر برایت شد فراهم


علی سپهری

خادم الزهرا (س) بازدید : 941 دوشنبه 10 مهر 1396 نظرات (0)

وقتش شده اشکم چنان باران ببارد
سنگینی هجران دلم را می فشارد

سهمم فراق است و فراق است وفراق است
تقویم، دائم فصل هجران می شمارد

به زائری که با خودش جان مرا برد
گفتم برایم ذره ای تربت بیارد

در عشق آنکه واقعاً دنبال قرب است
دل را به دست صاحب دل می سپارد

چیزی نمی خواهم از آقایم همینکه
در روضه راهم داده مِنَت می گذارد

در آخرت لبخند می چیند یقیناً
هر کس که بذر گریه در دنیا بکارد

گفتند اشکم مرهم زخم حسین است
ای کاش چشمم تا دَم مرگم ببارد

از کودکی که روضه هایش را شنیدم
بیزارم از اسبی که نعل تازه دارد

مرضیه نعیم امینی

خادم الزهرا (س) بازدید : 1105 پنجشنبه 11 خرداد 1396 نظرات (0)



امام_زمان_عج_مناجات
مرضیه_نعیم_امینی

دلتنگ روی ماه تو هستیم، ماه ما
چشمان خیس وقت سحرها گواه ما

معلوم می شود که دلت را شکسته ایم
از بس که بی اثر شده این سوز آه ما

نگذشته ایم محض رضای تو از گناه
بگذر عزیز فاطمه از اشتباه ما

یارانتان که سیصد و اندی نشد، ببخش
محبوس شد میان معاصی سپاه ما

در زیر نور ماه، کجا خیمه می زنی ؟
تنها پناه عالمیان...تکیه گاه ما

بیچاره آن که مثل شما اهل گریه نیست
حال بکا و روضه و غم شد سلاح ما

یک قطره اشک در غم جدّ تو کوه ساخت
از این عبادت کم و هم قدِّ کاه ما

دلخوش به روضه های عموییم تا مگر
بر روی دلربای تو افتد نگاه ما

میگفت دختری که شرر داشت دامنش
نا امن شد پس از تو عمو خیمه گاه ما

خادم الزهرا (س) بازدید : 1331 پنجشنبه 11 خرداد 1396 نظرات (0)


آمدم اینجا گدایی بازهم در میزنم
گر به رویم در ببندی بار دیگر میزنم

حق دهم آقا به تو تا که مرا نشناسی ام
چند وقتی میشود کمتر به تو سر میزنم

کوله بارم پر شده از معصیت شرمنده ام
با گناه بی حدم سیلی به دلبر میزنم

التماست میکنم این روسیاهت را ببخش
دارم آقا ناله با این حال مضطر میزنم

با دعای مادرم آخر نجاتم میدهی
من همیشه بوسه بر پاهای مادر میزنم

جان زهرا این دلم را زیر و رو کن خسته ام
بین روضه من صدایت هی مکرر میزنم

تا که گفتم یا حسین این اشک من جاری شده
در هوای یک زیارت تا حرم پر میزنم

کربلا را تا ببینم مثل عمه زینبم
از حرم تا قتلگاه برسینه و سر میزنم

آخر کار حسین است شمر گفته به صنان
خنجرم را میبرم بر روی حنجر میزنم

نانجیب دیگری گفته که من هم میروم
تازیانه بر روی بازوی دختر میزنم

 

روح الله پیدایی

خادم الزهرا (س) بازدید : 891 چهارشنبه 10 خرداد 1396 نظرات (0)

به درد عشق تو هر کس که مبتلا نشود
میان جرگه  اهل بهشت، جا نشود

قسم به لحظه افطار و ربنای سحر
که دست عالمی از دامنت رها نشود

چه لحظه های دعایی که از خدا خواهم
به جز به روی تو این دیده هام وا نشود

برای دیدن تو صبح و شب دعا کردم
(خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود )

تمام عالم تکوین نشسته بر راهت
بیا که بی تو شبم صبح با صفا نشود

رسیده ماه ضیافت کجاست مولایم؟!
بدون صاحب سفره که سفره وا نشود!؟

خودت برای ظهورت دعا کن ای مظلوم!
دعای همچو منی بهر تو دعا نشود

بدون آمدنت هیچ چیز این عالم
تسلی دل مقتول کربلا نشود


سید مرتضی_موسوی

خادم الزهرا (س) بازدید : 647 شنبه 23 اردیبهشت 1396 نظرات (2)

دلگیرم از شهری که مسکین را نمیفهمد
شهری که درد شعر پروین را نمیفهمد!
شهری که صورت های غمگین را نمیفهمد
شهری که ((لااکراه فی الدین)) را نمیفهمد
 
وقتی دلم میگیرد از نامهربانی ها
وقتی دلم پر میشود از بد گمانی ها
 
حس میکنم باید غریب و بی نشان باشم
انگار میخواهد دلم در جمکران باشم
من دوست دارم هم رکاب آسمان باشم
میترسم از اینکه شبیه کوفیان باشم
 
بدکرده ام با خود ، خودم هم خوب میدانم
ای آسمان بیکران مشتاق بارانم
 
از کوله بار لطف تو اعجاز میخواهم
آقا ، دلی چون لحظه ی آغاز میخواهم
دیگربریدم مهربان ، همراز میخواهم
ای آسمان بیکران پرواز میخواهم
 
یارت نبودم سالها اما تو یارم باش
من شانه ای مردانه میخواهم...   کنارم باش
 
از این جماعت از تمام شهر بیزارم
آقا غریب و خسته ام تنها تورا دارم
آقا پشیمانم من از رفتار و کردارم
آری پشیمانم برای چندمین بارم
 
پیمان شکستم بارها اما گذر کردی
حال من بیچاره را آشفته تر کردی
 
دلگیری از نامردی این مردم گمراه
با استخوانی در گلو سر میکنی در چاه
تنها تو از من خواستی یک قلب خاطر خواه
سهم من از تو آسمان ، سهم تو از من آه
 
دلخسته ای از جمعه های بی ثمر بودن
دلخسته ای از سالها بی همسفر بودن
 
در سهله یا در جمکران تنهای تنهایی
در اوج تنهایی به فکر غربت مایی
آقا شنیدم بارها وقتی که می آیی
حس میکنم دیدم تو را یک روز در جایی!
 
با اینکه از من ، از من بیچاره دلسردی
من خوب میدانم که روزی باز میگردی
 
روزی کبوتر میشوم در آسمان تو
پرمیزنم در آسمان بیکران تو
غرق محبت میشود دنیا زمان تو
شمشیر تو یعنی دو چشم مهربان تو
 
روزی جهانی میشود مجذوب نور تو
روزی خبرها میشود شرح ظهور تو...
.
.
محسن_کاویانی

خادم الزهرا (س) بازدید : 581 شنبه 23 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

ناله ی مجنون ز دوریت به پاست
این غم بی انتها بر تو بناست
هر شب جمعه دلت در کربلاست
هر شب جمعه دلم پیش شماست
با تب هجران، بنای ما نواست
****
نور تو آخر به راهم میرسد
روز خوش بر جای ماتم می رسد
یک نفر بر داد عالم می رسد
اختتام فصل مبهم می رسد
صبح روشن پیش گام تو رواست
****
پرچم فتحت به نام مادر است
شبنم اشکی برایت گوهر است
در سحر،عهدم دعای دلبر است
ذکر لبهایت حسین و حیدر است
دولتت پایان عزلت های ماست
****
نغمه قرآنی ات ایمان من
چشمه رحمانی ات غفران من
یابن زهرا گفتنم عرفان من
خاطر مثل گلت درمان من
حالت چشمت به هر دردی دواست
****
منتقم بر خون آقا می شوی
بر عطشهایم تو دریا می شوی
روضه ی ما را تو معنا می شوی
زائر سقاتو با ما میشوی؟
کربلا رفتن به همراهت صفاست

علی احمدیان

خادم الزهرا (س) بازدید : 405 شنبه 23 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

یا صاحب الزمان (عج)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقف غریبی تو نشد گریه های ما
ما بیخیال و گریه تو کردی برای ما

اینجا هوا بدون تو خیلی گرفته است
بوی خزان گرفته دگر این هوای ما

هرجمعه ندبه ندبه و آخر نیامدی
بی حاصل است گریه ی ما و دعای ما

این جمعه هم بدون تو سر شد نیامدی
توأم شده ست غصه به بغض صدای ما

چشمی بده که گریه برای شما کند
این چشم ها که سود ندارد برای ما

گریه به حال زار من بی نوا نکن
وقف غریبی تو نشد گریه های ما
ـ ـ

 

مهدی_فرهادی

خادم الزهرا (س) بازدید : 359 سه شنبه 15 فروردین 1396 نظرات (0)

مرا خیال وصالش کشیده در ندبه
دوباره وقت قرارم رسیده در ندبه

کشیده روی سرم دست مهربانش را
همین که قطره ی اشکی چکیده در ندبه

میان زمزمه ی عاشقان یقین دارم
صدای ندبه ی من را شنیده در ندبه

به کار من که نمی آید این دو چشمی که
جمال صاحب خود را ندیده در ندبه

رسیده ام به فرازی که این دل تنگم
به سمت کرب و بلا پر کشیده در ندبه

سلام حضرت ارباب، گفتم و دیدم
که این گدای درش را خریده در ندبه


علی_علی_بیگی

خادم الزهرا (س) بازدید : 337 سه شنبه 15 فروردین 1396 نظرات (0)

مناجات امام زمان (ارواحنا فداه)


خیال میکنم هربار روی ماهت را
نگیر از سر ما گوشه ی نگاهت را

زمان گذشت عزیزم ، تو را به مادرتان
بیا و جور کن این لشکر و سپاهت را

تمام ترسم از این است با گناه خودم
درآورم ز "نهادت" دوباره "آهت" را

قبول کن که نیایی ز دست رفته دلم
خودت درست کن این عبد رو سیاهت را

مرا ببخش ، برایت نکرده ام کاری
ببخش ، بسته گناهم همیشه راهت را



پوریا_باقری

خادم الزهرا (س) بازدید : 329 سه شنبه 08 فروردین 1396 نظرات (0)

یا صاحب الزمان (عج)

 

از فضل تو به جود تو، هستم فراری

امکان ندارد که شوم از فقر، عاری

 


من را تحمل کن اگر چه دست تقدیر

گاهی اذیت میکند گل را به خاری

 

روزی تو خواهی آمد اما بی شک آن روز

از من نخواهد ماند جز سنگ مزاری



ماندم بگریم یا بخندم از سر شوق

هر صبح جمعه میکنم با خنده ، زاری

 

خالق نشاند عاقبت یک صبح جمعه

بر دامنت ای دوست، ما را چون غباری

 

با اشک، چشمم باید از کاسه درآید

تا شام ، ما را هست با این دیده ، کاری

 

 

جعفر ابوالفتحی


 

خادم الزهرا (س) بازدید : 273 شنبه 05 فروردین 1396 نظرات (0)

لباس نو شد و افکارمان جدید نشد
درونمان که نشد نو٬ جهان جدید نشد

زمان جدید شد اما نگاه ما مردم
دریغ و درد به صاحب زمان جدید نشد

کدام جمعه می آید هزار سال شد و
سوال آخرِ این امتحان جدید نشد

از این طرف نظر دوستان جدید شد و
از آن طرف نظر دشمنان جدید نشد

ببین که قطره به قطره جدید شد در خویش
اگرچه ظاهر آب روان جدید نشد

برای این سگ اهلی خانه ی ارباب
طریق خواستن استخوان جدید نشد

مهدی_رحیمی_زمستان

خادم الزهرا (س) بازدید : 203 پنجشنبه 26 اسفند 1395 نظرات (0)

یا صاحب الزمان (عج)

 

تا آن زمانکه بر لبم از شکوه، آه است

اصلا مرا پروانه خواندن اشتباه است

 

دلداده را باید به آتش داد خوبم

دلبسته را در آتش افکندن گناه است

 

 

هر کس گنه کرده چو من تا شام قطعا

تا صبحدم ذکرش دعای افتتاح است

 

این خرقه ی تزویر را باید درآرم

این آب دیده نه  که آب زیر کاه است

 

عادت به افتادن نمودیم ای هواخواه

در زیر پای لنگ ما از بس که چاه است

 

هم خنده دارد عذر من هم گریه دارد

"زحمت نده نفس مرا او پا به ماه است"

 

با آب دریا پاک گردد سگ؟ محال است

جنس میان سینه ام ، ذاتاً سیاه است

 

من را بغل کن تا بمیرم که برایم

ابریشمین آغوش تو آرامگاه است

 

جعفر ابوالفتحی

خادم الزهرا (س) بازدید : 259 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

یا صاحب الزمان (عج)

 

بهار آمد ، بهار ما نیامد

نگار گلعذار ما نیامد

 

من و آفاق و قرآن تا خود صبح

سه تا بودیم، چار ما نیامد

 

نشستم در رهش اما صد افسوس

شه دُلدُل سوار ما نیامد

 

ستاره ها همه رفتند پا بوس ...

ولی  "دنباله دار" ما نیامد ...

 

هزاران بار جان دادیم از هجر

به وقت احتضار ما نیامد

 

همه از ما گذر کردند، اینجا

دمی او بر مزار ما نیامد

 

تمام کوچه را شستیم با اشک

دلیل ابتکار ما نیامد

 

چقدر "عجل فرج " خواندیم ، هر روز

دعای ما به کار ما نیامد

 

جعفر ابوالفتحی

خادم الزهرا (س) بازدید : 337 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

تو همیشه بزرگ و محترمی
من گدای همیشه پشت درم

ای امام رئوف و دلسوزم
به فدای تو مادر و پدرم

باز هم از زمانه دلگیرم
بازهم زخم خورده بال و پرم

از همه دل بریده ام آقا
پر شده از گناه دور و برم

ولی یک جای شهر آرامم
پاتوق دلشکسته هاست حرم

بین مردم بی آبرو نشوم
نوکرم، نوکر تو خیر سرم

پس بیا و خودت درستش کن
گرچه جنس بدم ولی بخرم

من همانم دخیل پنجره ات
شب جمعه است کربلا ببرم


من همیشه دخیل پنجره ام
بی شما وا نمیشود گره ام


امیر_فرخنده

تعداد صفحات : 139

درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 70
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 81
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 589
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,883
  • بازدید ماه : 25,210
  • بازدید سال : 400,010
  • بازدید کلی : 22,646,971