نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا

نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا

نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا

نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا

نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا
نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا

نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا
بعد از شهادت پدرش، بعد نینوا

کمتر نبود از هنرِ عمه های خود
با شعر، خطبه، نوحه، تباکی، بکا، دعا

یعنی پس از شهادت شاه شهیدمان
مرهون نوحه های سکینه ست کربلا

آن بانویی که عابده اهلبیت بود
با سوز خویش داده چنین درسِ دین بما

تیغ زبان گشود، به فریادِ فاطمی
گفت از هزار داغ، یکی را برای ما

وقت غروب بود و أذانی نمی رسید
إلاّ صدای هلهله لشگر دَغا

دیدم به چشم خویش در اطراف خیمه گاه
در لابلای شیون و غوغای ماجرا

یک دسته نیزه، رأسِ بریده کنند حمل
یک فوج نیزه، معجرِ زن های با حیا

دست خودم نبود که فریاد می زدم
معجر مگیر از سرِ ما، پَستِ بی حیا

دیدم ز پای خواهر من زیوری ربود
یک نابکار، با طمع و حرص، بی هوا

در بینِ دود و آتشِ خیمه، بدست خصم
دیدم چکید خون، ز همه گوشواره ها

دیدم فرارِ خواهر دیگر در آن میان
با دامنِ به شعله نِشسته، سوی کجا؟

می گفت با تمام نواهای زخمی اش
اینجاست موجِ خونِ خدا، موج کربلا

این موجِ کربلا همه را غرق می کند
مستغرق خدا چو سکینه، نه در بلا

محمود ژولیده


تعداد بازديد : 67
شنبه 01 مهر 1402 ساعت: 13:21
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف