تاسوعا حضرت عباس س - 41

تاسوعا حضرت عباس س - 41

تاسوعا حضرت عباس س - 41

تاسوعا حضرت عباس س - 41

تاسوعا حضرت عباس س - 41
تاسوعا حضرت عباس س - 41
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت

 

همین که نام بلندش کنار من پیچید

میان هر دو جهان اعتبار من پیچید

شهاب هر چه رها شد به جان خویش خرید

ز بس که ماه حرم در مدار من پیچید

قرار بود خرابش کند امان نامه

چه لحظه ها به خودش در کنار من پیچید!

همین که رفت، نشستم به روی دست زدم

خدا به خیر کند! کار و بار من پیچید

دخیل طفل رباب مرا نشانه گرفت

همین که تیر به مشک نگار من پیچید

سرش که ریخت سر شانه اش، به دنبالش...

صدای گریه ی بی اختیار من پیچید

سر عمود سرش را به هر طرف می برد

ز بس که رفت و به گیسوی یار من پیچید

گه فرود که برگشت، علتش این بود

رکاب اسب به پای سوار من پیچید

کنار علقمه وقتی روی زمین افتاد

صداش بیشتر از انتظار من پیچید

شکستنش کمرم را شکست و جار زدند

قدم، قدم، خبر انکسار من پیچید!


تعداد بازديد : 163
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 15:01
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-مناجاتی

 

دلم به نام سپهدار کشور کرم است

همیشه عاشق سقای بی ید و علم است

من از قبیله ی عشاق نام اربابم

عشیره ام همه از ساکنان شهر غم است

عقیده ی همه ی خانواده ام این است

اگر که جان ندهم بهر یار خود ستم است

اگر که زندگیم وقف نوکری نشود

تمام عمر به غفلت گذشته در عدم است

کسی که نان و نمک خورده در سرای حسین

کجا به فکر غم روزگار و بیش و کم است

گره گشای غمم دست های افتاده است

دلم تجلی آیات نون و والقلم است

اگر چه قسمت من نیست شعله ی غم یار

دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است


تعداد بازديد : 145
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 15:00
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت

 

دیدم از هیبت تو واهمه در علقمه را

از طنین رجزت همهمه در علقمه را

باد همراه شمیم گل یاس آورده است

خبر آمدن فاطمه در علقمه را

روضه خوان مادر ما، گریه کنان اهل سما

گوش کن می شنوی زمزمه در علقمه را

مشکل این جاست که باید بگذارم بروم

نا امیدانه امید همه در علقمه را

وای بر حال دلم پیش که باید ببرم؟

داغ تنهایی و پشت خم در علقمه را

راستی غیر تو باید به که نسبت بدهند

بردن آبروی علقمه در علقمه را؟


تعداد بازديد : 243
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 15:00
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت

 

دلم جدا ز خدا بود اگر نبود اباالفضل

ز راه عشق جدا بود اگر نبود اباالفضل

چه بود چاره ی خلقی که مومنند به عشقش

چه کس جواب دعا بود اگر نبود اباالفضل

کدام دست بریده؟ کدام چشم پر از خون؟

به فکر اشک گدا بود اگر نبود اباالفضل

کدام سکه ی رایج کدام باب حوائج

پناه غربت ما بود اگر نبود اباالفضل

کدام مرقد زیبا به غیر گنبد سقا

نگین کرب و بلا بود اگر نبود اباالفضل

کدام قامت رعنا ز نسل حضرت مولا

ستون ارض و سما بود اگر نبود اباالفضل

کدام مجلس زیبا برای شادی زهرا

همیشه راه گشا بود اگر نبود اباالفضل


تعداد بازديد : 213
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 15:00
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت

 

چون که دستش ز تن جدا افتاد

لرزه بر عرش کبریا افتاد

آن ید الله فوق ایدیهم

بی علم روی خاک ها افتاد

شاه آمد عمود خیمه کشید

یعنی این خیمه از صفا افتاد

آسمان بر زمین رسید و شرر

در دل خون ماسوی افتاد

دست و مشک و علم شده پیدا

حِرز بازوی او کجا افتاد؟

ناله ی جبرئیل می آید

گویی از پای مرتضی افتاد

در دل بی قرار و خون حسین

سوز یک درد بی دوا افتاد

نخل، آب فرات، نیزه، عمود

کرد بی دست از رکاب سجود

آسمان واله از شهامت او

کوه مبهوت استقامت او

مانده ام من چگونه بنویسم

شمه ای از غم و مصیبت او

بس که ناجور بر زمین خورده

متلاشی شده است صورت او

یک نفر بود و یک سواره نظام

لعن بر خصم بی مروت او

زیر سم ستور می بردند

تکه تکه ز قد و قامت او

شیر افتاده است و کرکس ها

غرق شادی به دور حضرت او

دشمن از او هنوز می ترسد

من بنازم شکوه و هیبت او

زیر کوهی ز تیغ و تیر و سُنِین

ناله زد یا اخا حسین حسین  

شاه آمد به سوی سقایش

تا نجاتش دهد ز اعدایش

دید در راه پرچم لشکر

خورد ناگه به دست او پایش

خم شد و دست های او برداشت

بوسه زد بر دو دست زیبایش

بوی یاس از شریعه می آمد

دید عباس و جسم رعنایش

از هجوم عجیب تیر و سنان

شده کوتاه قد و بالایش

سر او را گرفت بر دامن

بود عباس و اشک و نجوایش

یکی از پلک های خود وا کرد

این چنین شاه را منادا کرد

کاش جسمم به خیمه ها نبرید

سوی زینب ز من ندا نبرید

کودکانت هنوز تشنه لبند؟

خبر قطع این رجا نبرید

کاش این مشک پاره پاره ی من

به سوی دخترت شما نبرید

وای خاکم به سر به ام بنین

پیک ناکامی مرا نبرید

بندبند تنم فدای سرت

تن من با قد دو تا نبرید

علمم را به خاک اندازید

علمم را ز نینوا نبرید

تیر از چشم من جدا مکنید

نیزه های شکسته را نبرید

این سخن گفت و جان به جانان داد

علم افراز کربلا افتاد


تعداد بازديد : 131
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 15:00
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت


خبر پیچید سقا بهم پیچید

کنار خیمه ها آقا بهم پیچید

قمر افتاد، پشت سرش آفتاب افتاد

همین جا بود عاشورا بهم پیچید

سرش از سر بلندی بود، بالا بود

عمود آنقدرها زد تا به هم پیچید

نه، این مال زمین افتادن او نیست

دو چشمانش همان بالا به هم پیچید

تمام اتفاقاتی که انجامید

همه یک جا شد و یک جا به هم پیچید

هزاران چشم خیره، خیره تر می شد

بساط دختر زهرا به هم پیچید

و نا گه دختری داد زد گفت بابا...

بیا که معجر زن ها بهم پیچید
تعداد بازديد : 441
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:59
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت


چشمان ترش ستاره بیرون می ریخت

باهر نفس و اشاره بیرون می ریخت

انگار که خون جگر سقا بود

آبی که ز مشک پاره بیرون می ریخت


تعداد بازديد : 337
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:59
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت 

 

تیر کمتر بزنید از پی صیدِ بالش

چشم مرغان حرم می دود از دنبالش

کرم حاکم کوفه است که فرزند علی

‏تیر باید ببرد سهم، ز بیت المالش!

عطش و آتش از این لب به هم آمیخته است؟

‏یا که خورشید دویده است رویِ تبخالش؟

قمر هاشمیان بود که تیراندازان

‏چشم خود باز نمودند به استهلالش

آه! بی دست چون قرآن به زمین می افتد

کم از این سوره دو آیه شده در انزالش

بس که در باغ تنش لاله شکوفه دارد

یک سحر یاس رسیده است به استقبالش

شعله ور بود بر آن لحظه که مردی بی یار

‏سو چو خورشید برون آوَرد ازگودالش



تعداد بازديد : 189
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:58
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-مدح

 

تو آمده برسی تا مقام سرداری

که خون سرخ خدا با شما شود یاری

تو آمدی که به اذن خدا به دست تو

خدا گره بگشاید به کار بسیاری

تو آمدی که به اذن خدا کرم بکنی

بشر رها شود از بند هر گرفتاری

تو آمدی که بشر از شما بیاموزد

برادری و ادب ورزی و وفاداری

شما که اید که یعقوب در تمامیِ عمر؟

ندیده است شما را به هیچ بازاری

شباهتی است میان تو و پدر آقا

که یک دم از دو دم ذوالفقار کراری

بدون بودن تو این جهان کسی کم داشت

تو آمدی که به معنا رسد علم داری

ستاره ها همه انگشت در دهان گفتند

که ماه روی زمین پا نهاده انگاری

فرات قطره ای از مشک تو بوده است

و علقمه که به عشق شما شده جاری

خدا رسانده تو را تا مقام سرداری

که خون سرخ خدا را شما کنی یاری


تعداد بازديد : 235
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:58
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت


تا می شود ز چشمه توحید جو گرفت

از دست هر کسی که نباید سبو گرفت

تو آبی و به آب تو را احتیاج نیست

پس این فرات بود که با تو وضو گرفت

کوچک نشد مقام تو نه... تازه کربلا

با آبروی ریخته ات آبرو گرفت

شرم زیاد تو همه را سمت تو کشید

این آفتاب بود که با ماه خو گرفت

دیگر برای اهل بهشت آرزو شدی

وقتی عمود از سر تو آرزو گرفت

خیلی گران تمام شد این آب خواستن

یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت

از آن به بعد بود صداها ضعیف شد

از آن به بعد بود که راه گلو گرفت

×××

زینب شده شکسته غرورش، شنیده ای؟

دست کسی به کنج النگوی او گرفت


تعداد بازديد : 183
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:58
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس (ع)-شهادت

 

پاشو ای برادر من پاشو از جا پهلوونم

پاشو که می خوام بلند شم اما دیگه نمی تونم

پاشو ای ابرو شکسته کمر منو شکستی

چشمای من پر اشکه تو چرا چشماتو بستی؟

اگه می شنوی صدامو پاشو یه کاری کن عباس

دشمنا دارن می خندن آبرو داری کن عباس

انقدر نگو که روی خیمه اومدن ندارم

انقدر نگو کنار علقمه تنهات بذارم

چی جوری رهات کنم با گرگای تشنه به خونت

کوفیا کینه دارن از ضربه های بی امونت

اینا منتظرن تا تو رو زخمی گیر بیارن

می دونم که از تن تو چیزی باقی نمی ذارن

یه دلم پیش تن تو یه دل من توی خیمه

می شنوی صدای اسباس که می رن به سوی خیمه

یادته گفتم نباشی دشمنم بی حیا می شه

یادته گفتم که پاشون توی خیمه ها وا می شه

خوش بخواب ای غیرت الله دست زینبو میبندن

پای نیزه ی سرت بر دخترای من می خندن


تعداد بازديد : 275
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:57
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت

 

بیا به علقمه دریاب تکسوارت را

به خاک بنگر علمدار کارزارت را

تو ایستاده و من پیش پات نقش زمین

مگیر از من بی دست این جسارت را

مرا ببخش چو خواندم برادرت آقا

به امر مادرتان گفتم آن عبارت را

بگیر لالهٔ چشمم که خوب بنگرمت

بده دوباره به من فرصت زیارت را

خجل ز روی ربابم، مرا مبر خیمه

چگونه بنگرم اطفال بی قرارت را

سه شعبه ای که زده حرمله به دیدهٔ من

به آن دوباره نشان کرده شیرخوارت را

صدای هلهله ها تا رسید فهمیدم

یقین به خنده کشیدند انکسارت را

سریع تر برو که این نگاه های حریص

شروع کرده به سمت خیام غارت را


تعداد بازديد : 214
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:54
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت

 

بوسه بر خاک زدی آب تقلّا می کرد

فکر کردم که خودش را به دلت جا می کرد

عقل می خواست که با خدعه قرارت ببرد

قلب، تصویر خزان را به تو املا می کرد

آسمان داشت زمین خوردن این خاطره را

فقط از پنجرهٔ خشم تماشا می کرد

ابر هر دم غزل مرگ برایت می خواند

گریه می کرد و تو را وارد رویا می کرد

دردها بود به زیر گسل دغدغه ها

با تکانی به خدا غلغله بر پا می کرد

تیر می آمد و بی وقفه به جسمت می خورد

کاش با مشک تو آن تیر مدارا می کرد

پای نامردی ایام کمر خم کردی

چرخ ای کاش که با تو بِه از این ها می کرد

آخرین بوسه که بر حنجره ی خاک زدی

گوئیا داشت ادب را لبت امضا می کرد


تعداد بازديد : 347
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:54
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت


بر سر نعش گل ام بنین غوغا شد

همه گفتند: حسین بن علی تنها شد

تا که حیرت زده در دشت دو دستت دیدم

گفتم از یوسف من یک اثری پیدا شد

صوت ادرکنی تو گم شده در هلهله ها

این چه شوریست که در لشگریان بر پا شد

تا که دیدم بدنت را، کمرم درد گرفت

خیز از جا و ببین پشت حسینت تا شد

از بلندای قدت جای دو لب باقی نیست

این همه تیر کجای بدن تو جا شد

با چه بغضی زده این ضربه خدا می داند

که ز فرق سر تو تا به ابرو وا شد

صورت تو اثر از چادر خاکی دارد

گوئیا سجده تو بر قدم زهرا شد

گوئیا لشگری از پیکر تو رد شده اند

زیر پا خطبه ترویهٔ تو امضا شد

بین یک دشت تنت ریخته صاحب علمم

صحنهٔ قتلگهت علقمه نه دریا شد


تعداد بازديد : 791
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:54
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-مدح


باز هم بارش باران غزل های دلم

باز هم دلشدگان وای دلم وای دلم

دل به دریا زدنش را به تماشا بشوید

آن که طوفان زده بر ساحل دریای دلم

مشک بر دوش رهِ علقمه در پیش گرفت

وه چه زیبا شده بود حضرت سقای دلم

ناگهان ناله ای مجروح برآمد که اخا

بنِگر مادرت این جاست، زهرای دلم

و سراسیمه به دنبال صدا رفت حسین

رفت و برگشت ولی خم شده آقای دلم

خبری آمده از او خبری نیست دگر

و کسی داد زد ای وای عمو  وای دلم

با همین گریه نوشته میان روضه

علقمه آمده ام لیک با پای دلم


تعداد بازديد : 143
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:54
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت


آبی نبود اگر که تو دریا نمی شدی

مشکی نبود اگر که تو سقا نمی شدی

حالا که  مثل نور شدی و قمر شدی

ای کاش هیچ وقت تو پیدا نمی شدی

این تیر با نگاه نظر می زند تو را

حالا نمی شد این همه زیبا نمی شدی؟!

می خواستی که تیر نگیرد تن تو را

کاری نداشت، خوش قد و بالا نمی شدی

تو جمع خیمه بودی و تقسیم کردنت

ور نه در این مزار کمت جا نمی شدی

پیش قد حسین، تمامت شکسته بود

تقصیر تو نبود اگر پا نمی شدی


تعداد بازديد : 207
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:53
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس (ع)-شهادت

 

این دشت ندیده است بهارانی از این دست

بر سینه خود نم نم بارانی از این دست

از كوه بپرسید چه آمد به سر ماه

در ساحل امواج خروشانی از این دست

بر پهنه این خاك عطش ناك وزیده است

ناگفته نماند كه چه طوفانی از این دست

با تیر تو را بدرقه كردند كه باشد

بر سفره چشمان تو مهمانی از این دست

بین الحرمینی شد و در عرش درخشید

هر جا كه كشیدند خیابانی از این دست

تاریخ نگاران همه گشتند و ندیدند

بر صفحه تاریخ شهیدانی از این دست

از موی پریشان تو الهام گرفتیم

یك عمر در اشعار پریشانی از این دست

وقتی كه سلاطین جهان تشنه اینند

تا دست بگیرند به دامانی از این دست

ما بین دو دست تو چرا فاصله افتاد

این قصه چرا داشته پایانی از این دست


تعداد بازديد : 401
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:53
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(ع)-شهادت  

 

ای بزرگ خاندان آب ها

آشنای مهربان آب ها

در مقام شامخ سقائیت

بند می آید زبان آب ها

با تماشای لب دریائیت

آب افتاده دهان آب ها

مثل دریایی ولیكن می دهی

مشك خشكی را نشان آب ها

زیر بار تیر های مشك تو

خورد گردید استخوان آب ها

بعد لب های تبسم ریز تو

گریه افتاده به جان آب ها

از وداع تو حكایت می كند

دست های پر تكان آب ها

گریه ی امروز مال چشم تو

گری یه فردا از آنِ آب ها

راستی بی تو چه رنگی می شود؟

شعرهای شاعران آب ها
تعداد بازديد : 189
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:53
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس (ع)-مدح و مرثیه

 

ای سرا پا حسین یا عباس

سیر تو تا حسین یا عباس

همه جا با حسین یا عباس

سخنت یا حسین یا عباس

هم تو باب الحوائج همه‌ای

هم چراغ دل دو فاطمه‌ای

آفتاب رخ تو ماه علی است

راه تو از نخست راه علی است

به دو بازوی تو نگاه علی است

دست و چشم تو بوسه گاه علی است

برده چشمت دل دو فاطمه را

دیده در گاهواره علقمه را

دست خیل ملك به دامن تو

روح خون خداست در تن تو

زخم تن حلقه‌های جوشن تو

قتلگاه تو طور ایمن تو

برتر از درك و فهم و احساسی

چه بخوانم تو را كه عباسی

تو مضامین شعر ناب منی

تو وفا را چو روح در بدنی

تو به هر بزم، ماه انجمنی

تو علی یا حسین یا حسنی

نام باب المراد لایق تو است

هر كه هستی حسین عاشق تو است  

كعبه آرد سلام بر حرمت

جان عالم نثار هر قدمت

گوهر انبیاست اشك غمت

شهدا زیر سایة علمت

تو كه هستی كه شخص خیر الناس

گفت جانم فدات یا عباس

آب‌ها تشنه و تو دریایی

خسروان بنده و تو مولایی

تو علمداری و تو سقایی

تو عزیز عزیز زهرایی

روز محشر كه روز وانفساست

بر دو دست تو دیدهٔ زهراست

ای ز گهواره بی قرار حسین 

دل و جانت در اختیار حسین

حاضری هر کجا كنار حسین

دست و چشم و سرت نثار حسین

حرمت از نخست علقمه بود

اولین زائر تو فاطمه بود

تو علمدار لشكری عباس

شیر و شمشیر حیدری عباس

حمزه ای یا که جعفری عباس

تو فدای برادری عباس

تا كنی جان خود فدای حسین

زاد مادر تو را برای حسین

ای خجل از رخ تو زیبایی

ساقی لاله‌های زهرایی

با لب خشك و چشم دریایی

زهی از این جلال و آقایی

نه عجب با چنان تب و تابت

خاتم الانبیا دهد آبت

نه فقط یاور حسین استی

در حقیقت در حسین استی

ادب و عشق خاك راه تواند

جنّ و انس و ملك سپاه تواند

به سرشك دو دیده‌ات سوگند

به مرام و عقیده‌ات سوگند

در شرار غمت كبابم كن

میثم خویشتن خطابم كن


تعداد بازديد : 283
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:52
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت عباس ع

حضرت عباس(س)-شهادت

 

این که بر سینه خود داغ برادر دارد

نتواند که سر از سینه ی تو بردارد

تیر ها با همه قامت به تنت جا شده اند

وای بر من چقدر پیکر تو پر دارد

می کشی پا به زمین و کمرم می شکنی

کمی آرام که در پای تو مادر دارد....

....می کشد تیر ز چشمان تو با دست کبود

ولی این تیر چرا هیبت خنجر دارد؟

ای رشید حرمم بی تو حرم غارت شد

آخر این خیمه آتش زده دختر دارد

چه شده با سرت از ضربه سنگین عمود

بین دو ابروی تو سخت است ترک بر دارد


تعداد بازديد : 175
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:52
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 44
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف